درباره وبلاگ


ولی هرچه به سپیده دم نزدیک تر میشویم شب تیره تر میشود و بعد از این که سختی ها به اوج رسید وقت گشایش می رسد همه ی خرابی ها و نابسامانی ها اصلاح می شوند و هرچه چیزی خراب تر باشد به اصلاح نزدیک تر است... زمان واقعا وجود ندارد زمان در واقع جزئی از کل لحظه هایی است که در ذهن داریم. لحظه تنها زمانی است که در اختیارتان است از این لحظه ای که دارید چیزی خلق کنید! ..................... دلم گرفته از تمام کسانی که کلاهشان برای سرشان گشاد است از انسانهای ارزان قیمت از اعتقادهای حراجی از حرفهای مفت از وعده های سر خرمن از نادیدنی های دیدنی از آنان که آزادگی را در اسارت بی بند و باری به بند می کشند از آنان که عشق را به بهای love سه طلاقه کرده اند از سیاستمداران بی دین از متدینین بی سیاست از رأی های ممتنع از همه چیز داران بی همه چیز از امانت داران خائن از زنگارهای روی آینه از بلاهایی که از دماغ فیل نازل شده اند از من که منم، از تو که تویی، من و تو که ما نیستیم و ما که فنای در او نیستیم... از آنان که نی را به گیتار می فروشند از آنان که نمی بینند و می گذرند و از آنان که می بینند و می گذرند از سگهای بی وفا از اسبهای نانجیب از خروسهای بی دم از مورچه های تنبل و بی کار از زنبورانی که همه چیز دارند الا عسل از کلاغهای بی حیا از آنان که حضور همه کس را حس می کنند جز خدا از آنان که از همه شرم می کنند جز خدا از رفیق از آنان که بازی می دهند از آنان که بازی می خورند از بازی ها ! از بازی ها ! از بازی ها! دلم از دست همه گرفته است و باز طبق معمول بگذریم... .... شنیده ای گاهی گمان نمیکنی ولی میشود؟ گاهی نمیشود که نمیشود گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود این را هم بدان: گاه صد صلوات ناخالص را گشایشی نیست غروب جمعه ای و دلتنگی صلواتی گره گشا میشود برای سلامتی آقای منتظران وگشایش گره ها صلوات التماس دعا یاعلی بن موسی!یاامام رضا! گفتم :"بدوم تا تو همه فاصله ها را" تا زودتر از واقعه گویم گله ها را چون آینه پیش تو نشستم که ببینی در من اثر سخت ترین زلزله ها را پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست از بس که گره زد بر گره ام حوصله ها را بگذار ببینیم بر این جغد نشسته یک بار دگر پر زدن چلچله ها را یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش بگذار که دل حل کند این مسئله ها را... اللهم صل علی علی بن موسی المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من تحت الثری الصدیق الشهید صلاه کثیره تامته زاکیه متواصله متواتره کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک


Alternative content


هبوط
نه در هیاهوی خیابان شلوغ نه در فریادهای تشویق جمعیت بلکه در خودمان است پیروزی و شکست
جمعه 27 ارديبهشت 1388برچسب:, :: 20:45 ::  نويسنده : سحر

 

همیشه رو به نور بایست اگر میخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیافتد...همیشه خودت را نقد بدان تا دیگران تو را به

نسیه نفروشند...سعی کن استاد تغییر باشی نه قربانی تقدیر .

در زندگی ات به کسی اعتماد کن که بهش ایمان داری نه احساس...و هرگز بخاطر مردم تغییر نکن! این جماعت هر

روز تو راجور دیگری می خواهند...مردم شهری که همه در آن می لنگند به کسی که راست راه می رود می خندند!!!



جمعه 11 اسفند 1387برچسب:پس چه شد آنهمه یکرنگی بدور از ریا!, :: 21:15 ::  نويسنده : سحر

 دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم گذشتیم! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز! دیروز  دنبال

    گمنامی  بودیم و امروز مواظبیم  ناممان  گم نشود! جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد. آنجا درب

      اطاقمان مینوشتیم یاحسین  فرماندهی از آن توست الان مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید الهی 

     نصیرمان باش  تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم. گوشه ای از

     وصیتنامه(سردار شهید شوشتری)



جمعه 27 بهمن 1387برچسب:دفاع مقدس, :: 1:43 ::  نويسنده : سحر

 

نقش زن در دفاع
در جنگ حق علیه باطل زنان نقش ویژه ای در هشت سال دفاع مقدس ایفا کردند که غیرقابل انکار است. در زمان جنگ زنان در بسیج مسجد محل برای رزمندگان وسایل و تجهیزات فراهم می آوردندو رزمندگان را کمک های مادی و معنوی می نمودند.
همچنین در جنگ هنگامی که حملات هوایی می شد با همسایگان و دوستان و آشنایان در خصوص مقاومت و ایستادگی صحبت می کردند و زنان فعال در این زمینه به خانواده ها می گفتند که الان صحنه ای است که باید مبارزه کنیم و همین امر باعث می شد تا با همکاری یکدیگر کارهای دوخت و دوز لباس های رزمندگان را انجام دهند یا به نوعی باعث افزایش روحیه خانواده ها می شدند و خداوند به آنان قدرتی داده بود که با همبستگی ای که میان همه ملت وجود داشت همه با هم توانستند تودهنی محکمی به همه جهان بزنند چرا که در جنگ با صدام طرف نبودند بلکه در برابر همه استکبار جهانی از خودشان دفاع می کردند. زنان در هشت سال دفاع مقدس که همه مظهر ایثار و از خود گذشتگی بود با حضور فعال خود چه در جبهه ها و چه در پشت آن با خاطرات ارزنده و با شکوهی که از خود بر جای گذاشتند مشت محکمی به دهان همه استکبار جهانی زدند که اگر دشمن بخواهد تعدی کند چه در داخل ایران و چه در خاک کشورهای مظلوم دیگر با تمام قوا در مقابل آن ایستادگی می کنند.
همچنین در بحث امدادرسانی اگر جایی احساس می شد که باید امدادرسانی شود در آن نقطه جمع میشدند و مشکلات را در حد توان خود بر طرف می کردند. همچنین بسیاری از زنان با عضویت در حلال احمر در جبهه ها از مجروحان جنگی پرستاری کرده.
بعد از فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مربوط به تشکیل ارتش 20 میلیونی در سال58، خانم ها نیز همپای آقایان به ندای حضرت امام(ره) لبیک گفتند و میتوان گفت که تشکیل اولیه بسیج زنان شکل گرفت و با شکل گرفتن این تشکل شاهد جذب و آموزش و سازماندهی برای خانم ها کارهای ارزندهی انجام شد، ابتدای دفاع مقدس جبهه هایی که دشمن برای کشورمان ایجاد کرده بودند خانم ها در زمینه های نظامی و رزمی نیز حضور داشتند، حتی شهدایی به نام شهدای زن هم وجود داشت و هرگاه نیاز بود زنان پابه پای
مردان ایستادگی می کردند. در عرصه پشتیبانی هم نمونه های زیادی وجود دارد، حتی در بسیاری از مواقع خانم ها از لحاظ اقتصادی باری را از دوش مردان برداشتند برای نمونه می توان به اهدای زیورآلات و یا پول های نقد اشاره کرد. زنان با این فداکاری های خود به رزمندگان این اطمینان را می دادند که نگران خانواده نباشند و بدانند که زنان به خوبی تربیت فرزندان آنها را نیز بر عهده گرفتند. پزشکان، پرستاران و امدادگران از طرف جامعه زنان حضور بسیار فعالی داشتند، حتی در خط مقدم هم شاهد
حضور پر رنگ زنان هستید. امروزه هم نقش خانم ها ادامه دارد امروزه که ما شاهد جنگ نرم دشمن هستیم، دشمن با وارد کردن
ابزارهایی مانند ماهواره، بازی های رایانه ای، فیلم های هالیوودی و دیگر مسائل اعتقادات جوانان را مورد هجمه خود قرار داده است و باید نوع دفاع متفاوت باشد. الان که دشمن فکر میکند با تحریم اقتصادی قادر خواهد بود ما را به زانو در آورد و می تواند
همان سروری که زمان شاه مخلوع داشت را روی کشور اسلامی ما داشته باشد نوع دفاع ما فرق کرده است. دفاع کنونی مقاومت
در قبال مسائل اقتصادی است و باید از این مقاومت حمایت شود. خانم ها امروز از کالای ایرانی حمایت می کنند و فرزندان
خود را در زمینه ی نوع پوشش و تأمین مایحتاج از نوع کالای ایرانی و به شیوه اسلامی تربیت می کنند. همچنین حضور مستقیم خانم هایی که در هشت سال دفاع مقدس در جنگ حضور فعال داشته ولحظه لحظه های آن را بوده و دیده اند امروزه بسیار در
انتقال این مهم به دیگران موثر بوده چراکه با دلی سوخته و دردکشیده آنچه آن زمان دریافت کرده اند را بیان می کنند و این مسئله
جذابیت کار را بالا میبرد و این بسیار قابل تقدیر است.
نوشته زیر از زبان خانمیست که شاهد لحظه لحظه های وقایع جنگ بوده:                                                             
رفتم طرف شلنگ آبی که گوشه باغچه افتاده بود. شیر را بازکردم. خدا را شکر آب می آمد. اول دستم را که بعد از جمع کردن مغز پیرمرد مکینه خاکمال کرده بودم شستم. بعد دستم را پر آب کردم و به طرف دهان بچه بردم. صدای گریه اش آرام تر شد و دهانش
را به آب نزدیک تر کرد. ولی سریع سرش را برگرداندو گریه اش را از سر گرفت. صورتش را شستم. پستانکی که با نخ
به گردنش آویزان بود را در دهانش گذاشتم. جیغ می کشید و سرش را عقب می برد. وقتی دیدم با هیچ راهی نمی توانم
ساکتش کنم، دوباره بغض به گلویم چنگ انداخت. بی تابی های بچه را که می دیدم و به بی کسی و بی پناهی اش فکر میکردم
می خواست دلم بترکد. دیگر نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم. رفتم توی همان وانت که هنوز مشغول تخلیه جنازه هایش
بودند، نشستم. چهره زن های کشته شده جلوی نظرم آمد.یعنی کدامیک از آنها مادر این طفل بودند؟!
همان طور که شاهد تاریخ اسلام خود هستیم نمونه هایی از بیداری اسلامی را در سرنوشت این خاک میبینیم. فرزندان شهدای گمناممان و مادرانی که علاوه بر حضور در لحظه لحظه های جنگ و تحمل سختیها فرزندانشان را به تنهایی بزرگ کردند.
امروزه دفاع مقدس متهم گشت به اینکه همه آنهایی که برای حفظ و صیانت از این خاک و نظام مقدس جمهوری
اسلامی از همه چیز خود گذشتند روحیه ای جنگ طلب داشتند ما نه تنها باید با دفاع از دفاع مقدسمان این غلط را از باورها پاک سازیم بلکه به جای آن باور غلط حقایق وقایع را روشن سازیم.
آن کودک پرسید:مادر آخر پدر کی بازمیگردد؟ و مادر ماند که چگونه این باور را به فرزند خود بقبولاند که پدرش دیگر هیچ وقت
نزد او نمی آید، بلکه دگر تا آخر عمراو، فقط نام فرزند شهید را برایش به جای گذاشت و یک سوال در ذهن ما هنوز مجهول
ماند که آن زن چگونه فرزند خود را بدون پدر به عرصه رساند؟!                                                                           
خانم ها در غسالخانه ها که شهدا را می آوردند شاهد جنازه هایی بودند که موج انفجار غیر از لت و پار کردنشان آنها را به هم پیچانده، چشم هایشان را بیرون آورده و حنجره هایشان را پاره کرده بود و بوی خون و کافور بودندو با صبری که فقط با عنایت
خدا بود شهدا را کفن و دفن
نمیکنم دل از این عرصه ی شقایق فام                                              کنار لاله رخان آشیانه میسازم    
در آستان به خون خفتگان وادی عشق                                           برون زعالم اسباب خانه می سازم                                  
چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان                                    ز یک شراره هزاران شراره می سازم              
زیاره های دل من شلمچه رنگین است                                      سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم
ما از جنگ ضربات مادی و معنوی زیادی دیدیم، اما خسارت نکردیم، زیرا با وجود این ضربات اسلام عزیز شد و همه در دنیا فهمیدند که اگر ملتی مومن شد و به خدا و قرآن و روز جزا معتقد گردید و جوانانش در میدان جنگ این گونه با مظلومیت جنگیدند، تا حدی که دشمن را ناکام کردند، سربلند و پیروز است. همه ی قدرت های دنیا دستشان را روی هم گذاشتند، تا به قصد ساقط کردن نظام اسلامی، بخشی از این کشور را جدا کنند و تمامیت ارضی ایران را از بین ببرند، ولی نتوانستند. این شکست قدرتهای بزرگ نیست؟! این غلبه و عزت و توانایی ملت ما نیست؟
به قول استاد مطهری ایمان پشتوانه ی اخلاق است، باعث سلامت جسم و جان است ایجادکننده تعادل و هماهنگی بین فرد و جامعه است، خاصیت دیگر آن تسلط کامل بر نفس است، انسان در سه جبهه و در برابر سه دشمن می جنگد و مبارزه میکند که عبارتند از:1- جبهه ی طبیعت 2- جبهه ی انسان های دیگر 3- جبهه
داخلی ونفسانی    تنها چیزی که قادر است انسان را بر طبیعت خود مسلط و آن را رام کند دین و ایمان است.
 


ادامه مطلب ...


جمعه 27 بهمن 1387برچسب:عرف و رویه بین المللی, میثاق, , :: 1:41 ::  نويسنده : سحر

 

 در ابتدای امر تعریفی از جامعه ی بین المللی ارائه شده است اینکه دولت ها در این جامعه بین المللی چه نقش و وظایفی در قبال یکدیگر و همچنین در قبال قوانین جامعه ی بین الملل دارااند.
آیا هر تخطی از قوانین که توسط دولتی شکل گیرد را باید عدم دارا بودن  ضمانت اجرای  دائم و مستحکم جامعه ی بین المللی تلقی کرد؟!
آیا این دولت – کشورها نیستند که با نقض حقوق ضمانت اجرای جامعه ی بین المللی را خدشه دار می کنند؟!
به عبارتی دیگر در شکل گیری این ذهنیت که قوانین بین المللی ضمانت اجرای لازم الاجرایی دارد و در صورت تعرض کننده از قوانین جزء ناقضین حقوق بشر محسوب میگردند رسانه ها هم بسیار متواند تأثیرگذار باشد چرا که رسانه ها بلافاصله حمله ی نظامی کشور به کشور دیگر را به خوبی اطلاع رسانی مینماید در حالی که مجازات کشور خاطی توسط دیوان بین المللی دادگستری را خیر.
به موجب ماده ی18میثاق جامعه ی ملل:" هر معاهده یا تعهد بین المللی که از سوی هر عضو جامعه منعقد می شود باید بی درنگ در دبیرخانه ثبت شود و هرچه زودتر که ممکن باشد از طرف دبیرخانه منتشر گردد." همان طور که ملاحظه میگردد پس از ثبت قوانین لازم الاجرا شده و همه موظف به رعایت آن میگردند.حقوق بین الملل ، حقوق جامعه ی بین المللی است که در آن نهادها، سازمان های بین المللی و همچنین تابعان بین المللی، طی سازو کارهایی بر مبنای مجموعه قواعد و مقرراتی که بر جامعه بین المللی حاکم است و در آن جامعه قابلیت اجرایی دارد میباشد. که کشورها در جامعه بین المللی خود را متعهد و ملزم به رعایت و اجرای کامل آن میدارند. جامعه ی بین المللی در واقع از منافع مشترک و نیازهای متقابل کشورها به وجود آمده است. در جامعه ی بین المللی پانزده کشور در سازمان ملل متحد عضو شورای امنیت میباشند(که پنج عضو آن دائم وده عضو غیردائم دارد.که مجمع عمومی آنها را برای مدت دو سال انتخاب میکند.)
 اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل عبارتند از: آمریکا،روسیه،انگلیس،فرانسه،وچین.که این اعضا در شورای امنیت از حق وتو برخوردارند. این دول عضو سازمان ملل طی اعلامیه ای خود را متعهد به احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشرو تأمین آزادی های اساسی داشته اندو مجمع عمومی سازمان ملل اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای کلیه ی ملل اعلام کرده است تا جمی افراد و همه ی ارکان اجتماعی دائما این اعلامیه را مدنظر داشته باشند. بنابراین ، به عقیده من اعلامیه جهانی حقوق بشر را میتوان قاعده ی حقوقی بنیادین حقوق بشر در جامعه ی بین المللی دانست که ضمانت اجرایی برای دول در جامعه ی بین المللی محسوب میشود. ولیکن آیا میتوان برای تمامی نوع بشر حقوق یکسانی را در نظر گرفت؟! آیا تمامی حقوق بشر از آزادی های یکسانی برخوردار هستند؟! به عنوان مثال آیا میتوان فردی را که در یک کشور لائیک متولد شده است را از لحاظ حقوق و آزادی های بشری یکسان دانست؟! مگر نه این است که بسیاری از ما به خاطر عقاید و مذهب خود از آزادی های اساسی خود صرف نظر میکنیم؟ مگر نه این است که بسیاری از افراد جوامع غربی به خاطر امنیت خود از آزادی های اساسی خود صرف نظر می کنند؟! بنابراین طبق اعلامیه1 حقوق بشر که به آزادی افراد بشراشاره شده و اینکه در حرمت و حقوق با هم برابرند و عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده است می یابیم که قوانین کشورها چه مدون و چه عرفی در آزادی بشری بی تأثیر نیست. با این وجود دولت ها به خاطر حفظ منافع خویش در قبال یکدیگر توافق به یکسری مصونیت ها دارند. که این مصونیت ها مرتبط دهنده و پایدارکننده روابط دولت ها به یکدیگر میباشد. که به عقیده ی من مصونیت دولت ها میتواند ضمانت اجرایی برای دیپلمات ها و کنسولینی که در کشورهای بیگانه اند باشد تا آنها بتوانند به وظایف خود که ایجاد روابط دوستانه بین دولت هاست بپردازند.و همچنین این مصونیت ها ضمانتی است تا محل سکونت و کار دیپلمات ها از تعقیب و تعرض مأمورین دولتی که نزد آن مأموریت دارند مصون بماند.
مصونیت به معنای محفوظ بودن و مصون بودن می باشد. مصونیت در اصطلاح وضع مخصوصی است که دارنده ی آن از تعرض معاف و محفوظ است. به عبارتی دیگر مصونیت دولت ها عبارت از حقی است که به موجب قانون، دولت های دارنده نسبت به کلیه ی اعمالی که در اجرای وظایف خود انجام می دهند از تعقیب جزایی،مدنی واداری در امان باشند.
مصونیت کیفری مقامات یک دولت نتیجه عملی آن در واقع برخورداری از مصونیت نماینده یا مأمور خاطی از دسترس مراجع انتظامی و قضائی می باشد. که مصونیت کیفری در حقوق کیفری تحت عنوان برخی از مفاهیم، علل موجه جرم،عوامل رافع مسئولیت کیفری و معاذیرمعاف کننده قانونی می باشد.
بدو تشکیل و ایجاد رویه قضایی به دو علت،1- عوامل روانی و اجتماعی. 2- عوامل ناشی از طبقه بندی و درجه ی دادگاه ها می باشد. تفسیر رسمی قوانین بر عهده دادگاه هاست ، هرگاه نظر آنها درباره ی راه حلی ثابت شود رویه قضایی گویند.
اینکه دولت ها از مصونیت کیفری در رویه قضایی بین المللی برخوردارند و دیوان بین المللی دادگستری یک رکن آن در خصوص صدور آراء می باشد. که اگر دولتی خلاف مصونیت های قضایی و اجرایی عمل کند دیوان بین المللی دادگستری آن دولت مذکور را جزء ناقضین حقوق بشر دوستانه اعلام می دارد و آراء صادره توسط دیوان بین المللی دادگستری نیز دارای اهمیت بسیار فراوان در حوزه مصونیت دولت ها در حقوق بین الملل می باشد.


ادامه مطلب ...


جمعه 3 تير 1387برچسب:, :: 22:56 ::  نويسنده : سحر

     چنانکه دست گدایی شبانه میلرزد                  

     دلم برای تو ای بی نشانه میلرزد

    هنوز کوچه به کوچه حکایت از مردیست

    که دست بسته ی او عاشقانه میلرزد

   چه دیده در که پیاپی به سینه میکوبد؟

   چه کرده شعله که با هر زبانه میلرزد؟

   دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست

   که در جواب زمین و زمانه میلرزد

   زمن شکیب مجو  کوه صبر اگر باشم

    همین که نام تو آرند شانه میلرزد........

    یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله. اللهم صل علی محمد و آل محمدو عجل فرجهم.



دو شنبه 13 خرداد 1387برچسب:انقلاب حماسه, :: 12:41 ::  نويسنده : سحر

حضور مردم در پای صندوق های رای، مصون ساز سرنوشت ملت و مردم است و دشمن را از تعرض و تجاوز و پررویی بیشتر باز می دارد.

 

 

 

روز سرنوشت سازی است می خواهید زمام کشور را به یک کسی بدهید که موثر در مقدرات کشورباشد سهل

انگاری نکنید و به پای صندوقها بروید. نگویید که دیگران رای می دهند. من هم باید رای بدهم؟!



شنبه 17 فروردين 1387برچسب:, :: 19:43 ::  نويسنده : سحر

 

انتخابات
بزرگترین وابستگی  ملتهای مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین ، وابستگی فکری و درونی است که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می گیرد؛ و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. "صحیفه نور؛جلد9،صفحه185"
  
در ابتدای امر بدنیست تعریفی از مفاهیم جامعه، هنجار، فرهنگ،حکومت،سیاست داشته باشیم.
 
جامعه عبارتست از مجموعه ای از افراد در یک گروه سرزمینی با "مای" ملی در مقابل ملت های دیگر
 
وقتی از مای "ملی" سخن به میان می آید یعنی مجموعه ای که در قبال گروه های ملی دیگر
 
تعریف شده است و این "مای" ملی نسبت به مجموعه ی خود احساس تعلق و تعهد خاطر دارد.
 
که در این گروه "ملی" بایدها و نبایدهایی در قالب قانون برای انسجام و جلوگیری از، ازهمگسیختگی و
 
بی نظمی نظام ملی تحت عنوان هنجارها شکل گرفته است.  انسجام ملی ؛ خشنودی روانی را برای آحاد مردم
 
در پی دارد و سبب می شود مردم فکر نکنند در جامعه ای زندگی می کنند که "تمرکز قدرت" وجود دارد و در
 
 تصمیمات  سیاسی دولت خود هیچ نقشی ندارند و این احساس در افراد ایجاد شود که رفتار آنان در
 
سرنوشتشان تأثیری ندارد، زیرا قدرتمندان مسیر وقایع را تعیین می کنند و نوعی بی قدرتی و بی اعتنا شدن
 
نسبت به آنچه در عرصه سیاسی می گذرد و به عبارتی بیگانگی از نظام سیاسی در مردم یک جامعه شکل بگیرد
 
و افراد به عرصه ی محدود زندگی شخصی، خانوادگی و شغلی خود محدود شوند و با حکومت به عنوان بیگانه ای
 
برخورد کنند که باید خود را از شر آن مصون نگه داشت.
 
نظام ملی  شکل یافته از مجموعه ای
 
افراد  با فرهنگ های گوناگون است؛ در زبان جامعه شناسی نمیتوان گروه یا فردی را "بی فرهنگ" نامید
 
زیرا همه ی افراد و گروه ها دارای فرهنگی بوده ولیکن متفاوت؛ در واقع فرهنگ از سنت ها و دیرینه ی
 
یک خانواده،گروه به مرور زمان شکل میگیرد که خود انواع مختلف دارد. حال نظام ملی ما باید توسط بالادستی
 
رهبری شود تا آن نظام ملی به یک سو هدایت شود و هویت خود را در نظام بین المللی حفظ کند و موجودیتش
 
مخدوش نگردد که حکومت این مهم را عهده دار است؛ سیاست با حکومت ارتباط بسیار نزدیکی دارد هرجا که
 
انسان است سیاست هم وجود دارد ، در واقع سیاست از زندگی عادی انسان نشأت گرفته به عبارت دیگر
 
سیاست علم مطالعه "قدرت" و شیوه ها و فرایندهای حکومت است. به مجموعه اقدامات و دوراندیشی هایی
 
که موجب بقای یک ملت در صحنه ی نزاع بین المللی می شود سیاست گویند.
 
در واقع سیاست دو چهره دارد : یکی از چهره های آن، نظم و همگونی و جهانداری است که به واسطه آن،
 
دولت که همان قدرت سازمان یافته باشد، نوعی نظم اجتماعی و همگونی کلیه ی افراد در جامعه را در جهت
 
مصلحت عمومی فراهم می آورد و چهره ی دیگر آن تضاد و تعارض است که به هنگام نزاع و جهانگیری و تسلط
 
بر دیگران چه در بعد داخل و چه در بعد خارجی دولت از آن استفاده می کند.
 
در طول تاریخ جامعه هیچ گاه از سیاست به دور نبوده است و نخواهد بود و در هر دوره زمانی افراد برای خود یک
 
حاکم ، والی، پادشاه، اسقف، شوالیه که هرکدام از ارکان در زمان خود نام مخصوص به خود را می گرفت،داشته اند
 
و در نظام سلطنتی که حاکمیت موروثی بوده است ولی امروزه با پیشرفت جوامع و تکنولوژی ، بخصوص بالا رفتن
 
سطح آگاهی و علم مردم و تغییرنظام های اجتماعی به سمت دموکراسی که النهایه مشارکت مردم را در عرصه های
سیاسی در پی دارد و مردم در دوره های انتخاباتی رئیس جمهور مورد نظر خود را انتخاب می کنند.
 
با شکل گرفتن یک انقلاب اساسی که مردم را بر آن داشت بسیار می توانند بر تصمیم گیری و حتی
 
شکل دادن به سرنوشت ملت خود تأثیرگذار باشند و این تأثیر گذار بودن ملت را انقلاب اسلامی اثبات کرده است.
 
اصطلاح اصلول گرا و اصلاح طلب که به قبل از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری بازمی گردد هرچند پیش از آن
 
هم بحث اصلاح طلبی و اصول گرایی مطرح بوده است اما شکل گیری آن به نهمین دوره ریاست جمهوری برمی گردد.
 
برای رفع این شبه باید عرض کنم که وقتی واژه اصول گرا و اصلاح طلب به کابرده می شود منظور این نیست که یک
 
تشکل سیاسی در کنار موتلفه یا احزاب و تشکل های دیگر جناح راست و محافظه کار می خواهد به وجود بیاید در واقع
 
منظور این نیست که گروهی لائیک و گروه دیگر دین دارند بلکه منظور این است که مجموعه کسانی که اسلام را با قرائت
 
حضرت امام قبول کردند دور هم جمع کنیم در واقع امام با یک تجدیدنظر اساسی، در احیای فکر دینی یک حکومت را تشکیل داد
 
تا امروز ، هم عزت و آبرویی که این نظام در دنیا دارد متکی بر همین اصلاح نگرشی بود که امام نسبت به دین و به خصوص
 
اسلام به وجود آورد .
 
اما با اقدامات و حرکت های این چندساله ، دارد مجددا چهره هایی از اسلام ارائه می شود که می خواهد ادیان تحریف شده
 
قرون وسطی را در ذهن تداعی کند. بعضا حتی به عنوان دفاع از دین به گونه ای آن را برای جامعه بازگو و معرفی می کنند
 
که سرنوشت محتوم آن همان کنار زدن دین و غلبه جریان سکولاریزم در کشور است.
 
از آن طرف هم ، به طور طبیعی از ابتدای انقلاب جریانی که مواقعی متشکل بوده و مواقعی آرام و ساکن آن نگاه امام را
 
نسبت به دین ندارد؛ یعنی اعتقاد نداشته که دین می تواند موضوع یک حکومت باشد.
 
آنها هم دارند از این فضا حداکثر استفاده را می برند. در واقع هردو جریان در دین زدایی از حکومت، دارند به هم کمک می کنند.
 
یک جریان تند افراطی که از اسلام یک چهره مخوف و بسته و متحجر معرفی می کند و یک جریان هم از اول اعتقاد نداشته
 
که دین می تواند مقدرات امور را در دست بگیرد. هرچند این دو نقطه مقابل هم هستند ولی در واقع همان دو لبه تیغی هستند
 
که دارند اساس تفکر حکومت دینی را قیچی می کنند و از بین می برند..
 
و در واقع باید جامعه را به سطحی بیاورند که امام از اسلام شناخت داشت و معرفی کرد و نظامی بر پایه ی دین مستقر کند.
 
ملت قیور جمهوری اسلامی باید در عرصه های مهم انتخاباتی با اتحاد خود و رعایت تقوی جمعی و اخلاق سیاسی استحکام
 
خود را به دشمن نشان دهد ، آنها از همین شعارهای کوبنده ی ما میترسند، از اتحاد ملی مردم در عرصه انتخابات و عملکرد
 
قوی و انسجام مسوولین میترسند، و با شعارها و حرف های دروغین خصوصا در فضای انتخاباتی میخواهند در ذهنها شبه
 
ایجاد کنند و ملت ما را به آن سو که میخواهند سوق دهند.
 
 
 
 
 


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد